نازنینم
نازنینم! نمیدانم تو میدانی؟ دل من در هوای دیدنت بی تاب گردیده سراپای وجودم در فراقت آب گردیده ز هجرت دیدگانم همچو دریایی ز خون گشته غم و دردم فزون گشته و اکنون در میان بسترم چون شمع میسوزم...
View Articleنمی دانم
نمیدانم ... از خوابی دلپذیر برخاسته ام یا به خوابی سنگین فرو رفته ام ! ... چشم که باز کردم ......
View Articleمیثاق
میثاق زندگی من حرکت من نگاه من قلب من تو بودی پس دلم می خواهد نامت را با صدای بلند در میان هق هق گریه هایم داد بزنم اما افسوس که باید...
View Articleانتظار
انتظار.......... لبة پرتگاه ایستاده بودم و هر لحظه انتظار سقوط را می کشیدم که ناگهان صدایی در گوشم زمزمه کرد، گوشهایم را به واکنش واداشت. نگاهی در چشمانم خیره شد. چشمانم باز شد و دستهایی بود که...
View Articleدر بل.ر اشک من نام تو است
میخوام برم پا ندارم میخوام نرم جا ندارم گریه کنم دل ندارم داد بزنم نا ندارم خدایا به عاشقان بگویید که خود ساخته شوند نه خود باخته با عشق به کمال برسند نه به جمال که با جمال به تن ادمی رسند و با...
View Articleیارب
خدایا... خدایا :ای مهربان ترین مهربانان تمام گناهان مارا ببخش که خود بزرگترین بخشنده ای و مارا لحظه ای به حال خود وانگذار و مغفرت خود را شامل حال ما بدار.
View Article
More Pages to Explore .....